اینجا ساعت به وقت بی هوشیه!!!!
شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 12:32 :: نويسنده : علي محمدي

خب بچه ها کم کم چهارشنبه ی آخر سال رسید و رسانه ها شروع کردن به امر و نهی کردن ولی من از پشت همین تریبون اعلام میکنم که: بابا ول کنین این حرفارو برید خیابونا بسوز.نید بترکونید عشق و حال کنید و البته کینه ونفرتاتونو هم بسوزونید و افتخار کنید که ایرانی هستید به خدا اگه نترکونید این غربیا میان این روزمونم میدزنا مثه روز عشق بعدشم اسمشو میذارن:           Fire Day واللا به جون خودم.فقط یه کمی حواستون باشه به خودتونا.خوش ببینمتون.

آتش روشن كردم وعهدكردم تا خاموش شدنش دعايتان كنم ميدانم به آنچه ميخواهيد ميرسيد چرا كه من  هربار يك هيزم اضافه ميكنم!
چهارشنبه سوریه باستانیتان  مبارک.

۱) يقه اولين خواستگار رو بچسبيد كه شايد تنها شتر بخت شما باشه

2) ناز و لفت و ليس رو بذاريد كنار.

3) در معرض ديد باشيد، گذشت اون زمان كه مي‌گفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم كه از آفتاب و از سايه

 مي رنجم.

4) سن ازدواج رو بيارين پايين، همون 17 يا 18 خوبه. بالاتر كه برين همچين بگي نگي از دهن مي‌افتين.

5) تموم دوست پسراتونو تهديد به ازدواج كنيد، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بكشيد.

6) دعاي باز شدن بخت رو دور گردنتون آويزون كنيد، يه وقت كتابشو دور گردنتون آويزون نكنيد كه گردن

 لطيفتون كج مي‌شه.

7) پسر‌هاي فاميل بهترين و در دسترس‌ترين طعمه‌ها هستند، رو هوا بقاپيدشون.

8) رو شكل و شمايل ظاهري پسرها زياد حساسيت به خرج نديد، پسرهاي خوشگل، دچار مشكل

هستن...!

9) توي اجتماع فر بخوريد، با مردم قاطي شيد، با ننه صغرا و بي‌بي عذرا نشست و برخاست كنيد، همينا

 هستن كه شاه دوماد مي‌سازن واستون.

10) يه كم به خودتون برسيد، منظورم آرايش و برداشتن زير ابرو و ريمل و پودر و سايه و كرم شب و روز و

ماسك خيار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نيست. حداقل قيافه يه آدم رو داشته باشيد.

11) در پوشش دقت كنيد، لباس چسب و كوتاه فقط آدماي........ رو دورتون جمع مي كنه، يه پوشش

 سنگين و اندكي رنگين با حفظ معيارهاي دوماد پسند بهترينه.

12) مهمون كه مياد قايم نشيد، چاي ببريد، پذيرايي كنيد، خلاصه يه چشمه بياين كه بعله ما هم

هستيم.

13) سعي كنين از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره كه مامانه بتونه جلوي در و همسايه قر و قميش بياد

 كه دخترم قربونش برم اينجوريه و اونجوريه...

14) تا مامانه و باباهه مي‌گن دخترمون ديگه وقته عروسيشه مثل لبوي نپخته سرخ نشين و در بريد، در

حركات و سكناتتون اين نظر رو تاييد كنيد و دنبالشو بگيريد.

15) بالاخره اگه خداي نكرده مي‌خواين جزو اون يك ميليون و هفت صد هزار دختر بي شوهر نباشيد (تازه

 اگه همه پسراي اين مملكت دوماد شن، كه نمي شن) هر چي داريد، رو كنيد، منظورم اعضا و

 جوارحتون نيست منظورم كمالات و هنر مندياتونه.

پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 11:24 :: نويسنده : علي محمدي
خداییش به انشای این نامه توجه کنید هر کی فهمید چی میخواسته بگه به خانوم نماینده میگم واسش یه کارت شارژ ایرانسل بخره.بقرآن!!!

پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 11:21 :: نويسنده : علي محمدي
موقع دیدن این چک ما چند نفر دور هم بودیم که حداقل تا سوم راهنمایی خونده بودیم ولی با شور و مشورت تونستیم مبلق چک رو متوجه بشیم

نوش جون صاحابش ما که تازه تونستیم رقمش رو بخونیم

پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 11:19 :: نويسنده : علي محمدي

روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و

همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه

خلاصه

همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟

غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....

همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!

غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟

خلاصه

غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..

این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟

+
+
+

+
+
+

شما چیزی فهمیدید !!!!!!!من که نفهمیدم

این نامه رو فقط همسر غضنفر میفهمه چی نوشته شده

+
+
+

حال ترجمه از زبان همسرش

خط اول :حالت چه طوره زن ؟

خط دوم :بچه ها چه طورن ؟

خط سوم : مادرت چه طوره ؟

خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!

خط پنجم : فقط برگردم خونه....

خط ششم : می کشمت

خط هفتم :غضنفر از آلمان...
پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 11:16 :: نويسنده : علي محمدي

هیچ وقت از ریسک کردن نهراسیم، چرا که به ما این فرصت را خواهد داد تا شجاعت را یاد بگیریم.
 مدیراجرائی اسبق در شرکت کوکاکولا /

فرض کنید زندگی همچون یک بازی است .
قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید
جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند.
پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین ، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد ،
اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند.

او در ادامه میگوید :
آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از  خانواده  ،  سلامتی  ،  دوستان  و  روح خودتان
و توپ لاستیکی همان  کارتان  است.

پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 11:12 :: نويسنده : علي محمدي
كجا باید رفت؟.....
ز كه باید پرسید؟!!!
واژه عشق و پرستیدن چیست؟
جان اگر هست چرا در من نیست؟
من كه خود می دانم ..
راه من راه فناست
قصه عشق فقط یك رویاست....
اه ای راه سكوت...
اه ای ظلمت شب....
من همان گمشده ی این خاکم
به خدا عاشق قلبی پاكم


پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 11:6 :: نويسنده : علي محمدي

 

چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید:
چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟
چرا لبخندهایت آنقدر بی رنگ است؟
اما افسوس...
هیچ کس نبود. همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره.
آری با تو هستم...
با تویی که از کنارم گذشتی...

 

 

 و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشم هایت همیشه بارانی است؟!

سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:, :: 10:59 :: نويسنده : علي محمدي

دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, :: 12:46 :: نويسنده : علي محمدي

به گزارش گروه خبر بروزترین ها تهمت و بهتان به اندازه اى زشت و زننده است که حتى شیطان هم از انجام دهنده آن دو بیزارى مى جوید. شیطان از رفتارهاى زشت و اعمال خلاف استقبال مى کند؛ ولى برخى از رفتارهاى ناروا آن قدر زشت و پلیدند که شیطان هم آن ها را تاءیید نمى کند. یکى از این اعمال ، نابود کردن وجهه افراد در جامعه ، و ریختن آبروى آن ها به وسیله بهتان یا نعمت است .

تهمت آثار شومى هم براى تهمت زننده و هم براى تهمت زده شده به بار مى آورد که مى توان آن ها را در دو عنوان ذیل جاى داد:

 

۱ – پیامد تهمت بر بعد معنوى انسان


در توضیح این مطلب باید گفت که بسیارى از اعمال انسان بر ایمان او تاثیر مى گذارد. همچنین درباره این اعمال ، دو حالت “انجام ” و “ترک” وجود دارد که هر دو حالت ، در بعد ایمانى او موثر است . ترک واجبات از سویى و انجام گناهان از سوى دیگر، ایمان انسان را ضعیف مى کند. “ترک واجب”و “انجام حرام ” را مى توان دو گونه از کفر عملى به شمار آورد که “انجام حرام ” شامل “تهمت ” هم مى شود و ضعف و نابودى ایمان را در پى دارد.

۲ – پیامد تهمت بر روابط انسانى

تهمت مایه نابودى حریم برادرى و روابط انسانى میان افراد جامعه بشرى است و جو عدم اعتماد و ترس از اطمینان را فراهم مى سازد:

امام جعفر صادق (علیه السلام ) فرمود:

من اتهم اخاه فى دینه فلا حرمه بینهما(۲).

کسى که برادر دینى اش را متهم کند [= به او تهمت بزند]، بینشان حرمتى وجود ندارد.

دین مبین اسلام ، آبرو و حرمت مۆ من را بزرگ تر از کعبه و حتى قرآن دانسته است و با آگاهى از چنین ارزشى ، هیچ کس نباید به خود اجازه دهد به حریم آبروى دیگران تجاوز کند
منظور از کلمه “فى دینه ” در جمله من اتهم اخاه فى دینه چه تهمت زدن به”برادر ایمانى” باشد، به این صورت که کلمه “فى دینه”را صفتى براى کلمه “اخاه” بدانیم و چه متهم کردن او در امور دینى باشد، تفاوتى در ثمره زشت تهمت پدید نمى آید؛ چرا که دین الاهى مانند ریسمانى است که همه به آن چنگ مى زنند و در اثر توسل به آن با هم رابطه برادرى ایمانى برقرار مى کنند که این پیوند از پیوند نسبى و سببى بسیار محکم تر است . با تهمت زدن به برادر یا خواهر دینى ، این رابطه محکم قطع مى شود.

انسان عاقل و متدینى که به مبدا و معاد اعتقاد دارد، هیچ گاه به دیگرى تهمت نمى زند. حتى اگر انسانى دین نداشته باشد، سرشت انسانى اش به او اجازه این کار را نمى دهد، مگر آن که از فطرت پاک انسانى به خوى حیوانى گرویده باشد.

با بررسى این مساءله در جامعه ، مشاهده مى شود که افرادى براى رسیدن به اهدافى شیطانى مى کوشند دیگران را مورد “تهمت” و “بهتان”قرار دهند؛ ولى در نهایت امر، به ذلت و بیچارگى کشیده خواهند شد.
موضع ابلیس در برابر تهمت و بهتان
تهمت و بهتان به اندازه اى زشت و زننده است که حتى شیطان هم از انجام دهنده آن دو بیزارى مى جوید. شیطان از رفتارهاى زشت و اعمال خلاف استقبال مى کند؛ ولى برخى از رفتارهاى ناروا آن قدر زشت و پلیدند که شیطان هم آن ها را تاءیید نمى کند. یکى از این اعمال ، نابود کردن وجهه افراد در جامعه ، و ریختن آبروى آن ها به وسیله بهتان یا نعمت است .

امام جعفر صادق (علیه السلام ) در این زمینه مى فرماید:

من روى على مۆ من روایه یرید بها شینه و هدم مروءته لیسقط من اعین الناس اخرجه الله من ولایته الى ولایه الشیطان ، فلا یقبله الشیطان (۳).

اگر کسى سخنى را بر ضد مۆ منى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از محور دوستى خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ (ولى) شیطان هم او را نمى پذیرد.

انسان عاقل و متدینى که به مبدا و معاد اعتقاد دارد، هیچ گاه به دیگرى تهمت نمى زند. حتى اگر انسانى دین نداشته باشد، سرشت انسانى اش به او اجازه این کار را نمى دهد، مگر آن که از فطرت پاک انسانى به خوى حیوانى گرویده باشد
راه هاى درمان تهمت
پاک ساختن زبان از آفت تهمت ، با کوششى مداوم میسر خواهد بود.

درمان این بیمارى را باید با اندیشه و دقت در پیامدهاى زشت و نازیباى آن آغاز کرد؛ سپس به یادآورى مستمر آن ها پرداخت که : «فان الذکرى تنفع المومنین» (۴)

یادآورى پیامدهاى تهمت ، تنفر و انزجار قلبى انسان از این رفتار زشت و پلید را در پى خواهد داشت و بدیهى است که تمام حرکات درونى و برونى انسان ، بر پایه “دوست داشتن ” و “نفرت ورزیدن” انجام مى گیرد؛ از این رو مى باید در صدد ایجاد و تقویت حالت انزجار از تهمت بر آمد تا بتوان به سوى ترک آن گام برداشت . همچنین باید به ارزش و عظمت آبروى دیگران اندیشید تا به سادگى به سمت تخریب آن گام برداشت .

دین مبین اسلام ، آبرو و حرمت مۆ من را بزرگ تر از کعبه و حتى قرآن (۵) دانسته است و با آگاهى از چنین ارزشى ، هیچ کس نباید به خود اجازه دهد به حریم آبروى دیگران تجاوز کند. تقویت حسن ظن و حمل رفتار دیگران بر وجه نیکو، راه دیگرى براى درمان این بیمارى نابود کننده است .

منبع :

تبیان

کتاب اخلاق الهى ، جلد چهارم ، آفات زبان استاد آیت الله مجتبى تهرانى (ره)

پيوندها


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 25
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 183
بازدید کل : 13056
تعداد مطالب : 332
تعداد نظرات : 1009
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 25
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 183
بازدید کل : 13056
تعداد مطالب : 332
تعداد نظرات : 1009
تعداد آنلاین : 1